به گزارش نمایندگان، مذاکرات هستهای ایران و آمریکا که از عمان آغاز شد و به رم رسیده چیزی فراتر از گفتوگوی دیپلماتیک است؛ این مذاکرات، یک شطرنج سیاسی است که هر حرکت آن ریشه در محاسبات کلان و تنشهای تاریخی دارد. بازگشت رئیسجمهور جدید آمریکا به قدرت در ۲۰۲۴ با شعارهای تهاجمی و وعده مهار ایران این مذاکرات را به آزمونی برای دو طرف تبدیل کرده است. از نامهنگاری پرحاشیه تا جنجالهای رسانهای و تغییر زمین بازی به رم، این فرایند لایههایی از قدرت، بیاعتمادی و جاهطلبی را آشکار میکند.
نامه رئیسجمهور آمریکا،دعوت یا تله استراتژیک؟
زمستان ۱۴۰۳ (۲۰۲۵) رئیسجمهور آمریکا از طریق امارات متحده عربی نامهای برای رهبر معظم انقلاب ارسال کرد. عباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران محتوای نامه را ترکیبی از فرصت و تهدید توصیف کرد، اما منابع آگاه میگویند نامه پیشنهاداتی برای گفتوگوی مستقیم و هشدارهایی درباره تشدید تحریمها داشت. انتخاب امارات بهعنوان واسطه تصادفی نبود. امارات، متحد نزدیک رژیم صهیونیستی و آمریکا، بخشی از شبکه دیپلماتیک غرب برای فشار بر ایران است. این انتخاب پیامی دوگانه داشت؛ دعوت به گفتوگو و یادآوری تهدیدات نظامی و اقتصادی.
تحلیل ریشهای نشان میدهد این نامه بیش از تلاش برای مذاکره، مانوری برای بازسازی تصویر سیاسی رئیسجمهور آمریکا بود. او که در داخل کشورش با انتقادهایی درباره سیاست خارجی غیرمنسجم مواجه است، میخواست خود را رهبری قاطع و دیپلمات نشان دهد. اما ایران این تله را شناخت.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی بنا به مصالح کشور، گفتوگوی مستقیم را ممنوع و گفتوگوی غیرمستقیم را مشروط به شروط سختگیرانه کردند. این پاسخ، ریشه در منطق استراتژیک ایران دارد. پس از خروج آمریکا از توافق هستهای در ۱۳۹۷ ایران مذاکره را نه ابزار حل مسأله، بلکه میدان جنگ نرم میبیند. رهبر انقلاب در سخنرانی عمومی گفتوگو تحت فشار را رد کردند و دیپلماسی را به عمل به تعهدات بینالمللی مشروط دانستند.
این موضع فقط تاکتیک نبود؛ بلکه پیامی ساختاری بود. ایران نشان داد حتی در اوج فشارهای اقتصادی از استقلال سیاسی خود کوتاه نمیآید. پارادوکسی که اینجا آشکار میشود،آمریکا گفتوگو را برای محدود کردن ایران میخواهد، اما ایران از گفتوگو برای تثبیت اقتدار خود بهره میبرد. این بازی از ابتدا نه درباره توافق بلکه درباره نمایش قدرت بود.
جنجالهای رسانهای و جنگ روایتها
پس از پاسخ ایران، رئیسجمهور آمریکا در شبکه اجتماعی مدعی شد مذاکرات در مسیر درست است و از آمادگی برای گفتوگوی مستقیم سخن گفت. این ادعا، بیش از بازتاب واقعیت، تلاشی برای مهندسی افکار عمومی بود. او میخواست در داخل کشورش جایی که فشار اقتصادی رقیبان جهانی و تنشهای داخلی او را تحت فشار قرار داده، خود را پیروز دیپلماتیک نشان دهد؛ اما این خوشبینی نمایشی در ایران با واکنشهایی مواجه شد. آیتالله خامنهای در دیدار با نخبگان، به بیاعتمادی تاریخی به آمریکا اشاره کردند و گفتوگو را آزمون جدیت واشنگتن نامیدند. این موضع ریشه در تجربهای عمیق دارد. از کودتای ۱۳۳۲ تا نقض توافق هستهای، ایران آموخته که آمریکا شریکی غیرقابل اعتماد است. عباس عراقچی هم در کنفرانسی خبری گزارشهای رسانهای درباره توافقات اولیه مانند تبادل زندانیان یا کاهش تحریمها را تکذیب کرد و گفت ایران فقط مواضع اولیه را تبادل کرده است.
جنگ روایی تمامعیاری شکل گرفت. آمریکا سعی کرد ایران را مشتاق گفتوگو نشان دهد، اما ایران با تکذیبها و لحن قاطع، روایت را معکوس کرد؛ ما نه مشتاقیم، نه تحت فشار. این نبرد روایتها، ریشه در حقیقتی عمیق داشته و دارد،در عصر رسانههای دیجیتال کنترل روایت خود نوعی پیروزی استراتژیک است. ایران نهتنها از موضع ضعف مذاکره نکرد بلکه آمریکا را در تله خوشبینی خودش گرفتار کرد.
پاسخ از عمان، تغییر زمین بازی ایران به جای پاسخ از طریق امارات
عمان را برای ارسال پاسخ رسمی انتخاب کرد. این پاسخ شامل نامهای بود که مواضع ایران درباره نامه رئیسجمهور آمریکا و وضعیت مذاکرات را تشریح میکرد. انتخاب عمان حرکتی استادانه بود. عمان با سابقه میانجیگری در گفتوگوهای هستهای ۱۳۹۲و تبادل زندانیان در ۱۳۹۸نهتنها قابل اعتماد بود بلکه به ایران اجازه داد زمین بازی دیپلماتیک را به نفع خود تغییر دهد. تحلیل عمیقتر نشان میدهد این انتخاب پیامی ساختاری داشت؛ ایران واسطههای تحت نفوذ آمریکا مانند امارات را حذف کرده و فقط با کانالهای مورد اعتماد خود کار میکند. این حرکت قدرت نرم ایران را در منطقه تقویت کرد. عمان بهعنوان کشوری با روابط متوازن با ایران ،آمریکا و اعراب شرایطی را فراهم کرد تا ایران بدون تسلیم به فشارهای آمریکا گفتوگو را پیش ببرد. این انتخاب به امارات و متحدانش نشان داد که در این بازی حاشیهنشین هستند.
عمان و دور اول و نمایش قدرت
۲۳ فروردین ۱۴۰۴مسقط میزبان دور اول گفتوگوهای غیرمستقیم شد. عباس عراقچی و نماینده ویژه آمریکا در فضایی که وزیر خارجه عمان آن را «دوستانه» خواند مواضع خود را تبادل کردند. کاخ سفید گفتوگوها را بسیار مثبت توصیف کرد، اما عراقچی آن را آغاز تبادل نظرنامید. این تفاوت در توصیف تصادفی نبود. آمریکا نیاز داشت گفتوگوها را موفقیتآمیز نشان دهد تا فشار داخلی بر رئیسجمهور کاهش یابد. ایران اما با لحن محتاطانه از خوشبینی زودهنگام پرهیز کرد تا دست خود را در گفتوگوهای بعدی باز نگه دارد.
کنترل داخلی یا نقشه راه؟
مجید تختروانچی، معاون سیاسی وزارت خارجه پیش از گفتوگوهای عمان گزارشی محرمانه به کمیسیون امنیت ملی مجلس ارائه کرد که این گزارش به گفته رئیس کمیسیون شامل مواضع ایران، خطوط قرمز و ارزیابی از نیات آمریکا بود. تختروانچی تأکید کرد گفتوگوها فقط درباره مسائل هستهای است و ایران زبان تهدید را نمیپذیرد.
این گزارش ظاهراً برای هماهنگی قوا بود؛ اما تحلیل عمیقتر نشان میدهد هدف اصلی کنترل فضای داخلی بود. ایران با تجربه دوقطبیهای سیاسی در گفتوگوهای توافق هستهای میخواست از حاشیهسازیهای رسانهای و سیاسی جلوگیری کند. یک نماینده مجلس گفت گزارش شامل سناریوهای بدبینانه مانند شکست گفتوگوها و تشدید تحریمها بود. این سناریوها نشاندهنده استراتژی کلان ایران است.
دیپلماسی خارجی بدون انسجام داخلی محکوم به شکست است. ایران با این گزارش نهتنها مجلس را همسو کرد بلکه به گروههای سیاسی داخلی پیام داد که گفتوگوها تحت نظارت مراجع عالی نظام پیش میرود.
رم؛ تغییر مکان و بازیهای پنهان
پس از دور اول گمانهزنیها درباره انتقال گفتوگوها به رم بالا گرفت. تختروانچی در جلسه دیگری در کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، از برگزاری دور دوم مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در اروپا اما به میزبانی عمان خبر داد. سپس این خبر توسط اسماعیل بقایی هامانه سخنگوی وزارت امور خارجه تکذیب شد؛ اما اعضای کمیسیون امنیت ملی مجلس، رم را محل قطعی مذاکرات عنوان کردند. در نهایت، سید عباس عراقچی و هیأت همراه، بامداد ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ وارد رم پایتخت ایتالیا شدند تا دور دوم مذاکرات در این کشور آغاز شود.
چرا رم؟ تحلیلها نشان میدهد این تغییر به پیشنهاد آمریکا و با موافقت ایران بود. رم بهعنوان پایتخت کشوری بیطرف در اروپا فضایی برای گفتوگوهای مستقیمتر فراهم میکرد. حضور همزمان مقام ارشد آمریکایی در ایتالیا این گمانه را تقویت کرد که آمریکا به دنبال تبدیل گفتوگوهای غیرمستقیم به مذاکرات نزدیکتر است.
اما ایران با تأکید عراقچی که عمان میزبان اصلی و رم فقط محل برگزاری مذاکرات است، نشان داد کنترل بازی را در دست دارد. این تغییر مکان لایههای پنهانی دارد. کشورهای اروپایی با نزدیک شدن به انقضای قطعنامه شورای امنیت در مهر ۱۴۰۴ به دنبال نقشآفرینی در گفتوگوها هستند. رم بهعنوان پلی دیپلماتیک میتواند منافع اروپا را تأمین کند.
این انتخاب همچنین پیامی به اسرائیل بود که طبق گزارشها طرح حمله به تأسیسات هستهای ایران را داشت و با مخالفت آمریکا متوقف شد. ایران با پذیرش رم نشان داد از تهدیدات نظامی نمیهراسد و آماده بازی در زمینهای جدید است. این حرکت قدرت مانور دیپلماتیک ایران را به رخ کشید.
بازیگران، انگیزهها و خطرات
گفتوگوهای کنونی در بستر تنش ساختاری شکل گرفته و آمریکا به دنبال مهار ایران، ایران به دنبال تثبیت قدرت است. برنامه هستهای بهانه است و مسأله اصلی، نظم منطقهای است. آمریکا با فشار حداکثری و تهدید نظامی میخواهد ایران را به پذیرش محدودیتهای فراهستهای مانند موشکها و نفوذ منطقهای وادار کند. برخی از کارشناسان این حوزه مدعی هستند که دولت آمریکا به دنبال توافقی است که نهتنها برنامه هستهای ایران را محدود کند، بلکه نفوذ ایران در عراق، سوریه و یمن را کاهش دهد.
ایران اما با تکیه بر دستاوردهای هستهای و فتوای رهبر معظم انقلاب مبنی بر حرام بودن سلاح هستهای گفتوگو را به ابزاری برای مشروعیتبخشی به برنامه خود تبدیل کرده است. گزارش آژانس انرژی اتمی نشان میدهد ایران تا پایان ۱۴۰۳ ذخایر اورانیوم غنیشده ۶۰ درصدی خود را به ۱۴۰ کیلوگرم رسانده است که تنها چند گام با سطح تسلیحاتی فاصله دارد. این دستاورد اهرم فشار ایران در گفتوگوها و پیامی به غرب است که ایران بدون مذاکره هم میتواند پیش برود.
در سطح منطقهای، نقش عمان و حمایت قطر و مصر از گفتوگوها، نشاندهنده تمایل اعراب به کاهش تنش است. اما اسرائیل که لابی سنگینی برای تشدید تحریمها علیه ایران کرده همچنان بازیگر مزاحمی است. در سطح جهانی گفتوگوهای رم آزمونی برای نظم بینالمللی است. اگر آمریکا به توافق برسد ادعای پیروزی دیپلماتیک میکند. اگر شکست بخورد احتمال تشدید تنشها از تحریمهای جدید تا درگیری نظامی بالا میرود.
رم، میدان جنگ یا صلح؟
گفتوگوهای رم که از امروز آغاز شده چیزی بیش از مذاکره است. نبردی استراتژیک، جایی که ایران و آمریکا برای آینده منطقه غرب آسیا میجنگند. ایران با دیپلماسی هوشمندانه و تأکید بر استقلال تا اینجا بازی را به نفع خود پیش برده است. اما خطر در کمین است.
اشتباه محاسباتی از سوی آمریکا با تهدید نظامی میتواند منطقه را به چالش بکشد. ایران با درسهایی از توافق هستهای (برجام) این بار نه از موضع ضعف بلکه از موضع قدرت مذاکره میکند؛ نتیجه این مذاکرات، آینده را رقم خواهد زد.
انتهای پیام
نظر شما