کد خبر 18580
۱۲ فروردین ۱۴۰۳ - ۰۱:۴۸

متکی:

رمز موفقیت مجلس دوازدهم تمرکز بر اشتراکات است

رمز موفقیت مجلس دوازدهم تمرکز بر اشتراکات است

منتخب مردم تهران در مجلس دوازدهم، مناسب‌ترین فرمول برای موفقیت مجلس آتی را تمرکز بر روی اشتراکات دانست و گفت: ما حتی با اصلاح‌طلبانی که در چارچوب این نظام فعایت می‌کنند اشتراکات فراوانی داریم و می‌توانیم با هم کار کنیم.

به گزارش نمایندگان،  متن پیش رو مشروح گفت‌وگو با منوچهر متکی است که می‌خوانید:

تحلیل شما از انتخابات ۱۱ اسفند مجلس شورای اسلامی که از نظر نتیجه با انتخابات‌ به نسبت دوره‌های گذشته دارای تفاوت‌های معناداری بود، چیه؟

متکی: در روند تحولی جامعه، ما شاهد رخدادهای جدیدی هستیم که به اعتقاد من، هم از سوی مردم و هم از سوی نخبگان و اقشار مختلف جامعه پبام‌های خاص خود را دارد و مسئولان اگر بتوانند این پیام‌ها را دریافت کنند در روند حکمرانی کشور شاهد تحول مثبتی خواهیم بود.

انتخابات مجلس دوازدهم چند ویژگی بارز داشت. ویژگی اول آن این بود که مردم به ویژه در شهرهای بزرگ از جمله تهران به لیست واحدی رای ندادند. به طور معمول در شهرهای بزرگی مثل تهران کفه ترازوی قدرت در یک دوره به سمت اصلاح‌طلبان و در دوره‌ای دیگر به سمت اصولگرایان سنگینی می‌کرد که این مسئله بستگی به این داشت که کدام جریان برای مردم تبدیل به پدیده شده باشد.

اساساً مقوله پدیده شدن در کشور ما یک عنصر بسیار تعیین کننده برای انتخابات‌ها است. این پدیده شدن یا از طریق ارائه یک گفتمان جدید محقق می‌شود یا اینکه یک جریان با انجام اقداماتی خود را به عنوان پدیده معرفی می‌کند یا اینکه یک شخصیت کاریزماتیک منجر به شکل‌گیری پدیده جدید و نو در انتخابات می‌شود که در نهایت منجر به پیروزی او و هم‌فکرانش در انتخابات می‌شود.

**اصول ما باید براساس مقتضیات زمانی از انعطاف‌پذیری برخوردار باشد

مردم در انتخابات اخیر مجلس در تهران نشان دادند که قصد حمایت از یک لیست خاص را ندارند. در این بین بخشی از گروه‌ها و جریان‌های سیاسی بودند که علی‌رغم این پیش‌بینی که احتمالاً اقبال مردمی برای موفقیت آنها وجود ندارد، اما با این وجود صحنه رقابت را ترک نکردند که این مسئله قابل احترام است و باید از آنها به عنوان کنش‌گران سیاسی تقدیر کرد.

در میان مجموعه‌های دیگر نیز با وجود ادعاهای متفاوتی که در بین‌ آنها وجود داشت اما سبد انتخاب مردم متفاوت بود و از لیست‌های مختلفی انتخاب کردند که هم مسئولان امر و هم کسانی که مردم را ترغیب به حضور پای صندوق‌های رای کردند پیام مشارکت معنادار مردم در این دوره از انتخابات مجلس را به خوبی دریافت کردند.

انتخابات اخیر به مسئولان و تمامی ذی‌نفعان و جریان‌های سیاسی این پیام روشن را داشت که مفهوم انتخابات یک مفهوم دو طرفه است و علاوه بر کسانی که نامزدهایی را به مردم معرفی می‌کنند، مردم نیز در انتخاب افراد استقلال نظر دارند. متاسفانه معرفی کنندگان ما طی سالهای اخیر ادبیاتی را به کار می‌بردند که پسندیده نبود و عمدتاً به مردم می‌گفتند که "مردم چه بکنید" و مردم نیز به تناسب اعتقادی که داشتند به این "چه بکنید" عمل می‌کردند.

البته ما در سال ۷۶ این تجربه را داشتیم که عده‌ای به مردم گفتند که در انتخابات چه بکنند اما مردم اجابت نکردند. از آن زمان به اعتقاد من باید این پند را می‌گرفتیم که فعل‌مان را عوض کنیم و به جای اینکه به مردم بگوییم چه بکنید، ‌ به آنها بگوییم که "چه بکنیم".

اگر مجموعه انتخاب کننده گزینه دیگری به غیر گزینه مورد علاقه مردم را در نظر داشت، آن جریان سیاسی نباید بر روی گزینه خود اصرار و پافشاری بیجا کند، البته در اعمال این رویکرد باید ضمن واقع‌بینی، حفظ اصول نیز در نظر گرفته شود. البته که اصول ما باید بر اساس مقتضیات زمان از انعطاف پذیری و پویایی هم برخوردار باشد.

انتخابات اخیر ویژگی دیگری هم داشت و آن این بود که درصد مشارکت به نسبت دو انتخابات قبلی کمتر بود. اگر چه من مکرر این نکته را گفته‌ام که بالای ۴۰ درصد مشارکت در انتخابات در نُرم‌های بین‌المللی یک درصد مشارکت پذیرفته شده و مورد قبولی است.

به طور مثال در زمانی که ما رکورد مشارکت ۸۵ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری را به ثبت رساندیم، برخی کشورهای اروپایی در انتخابات اتحادیه اروپا زیر ۲۵ درصد مشارکت مردمی داشتند.

البته اینکه ما نسبت به مشارکت مردمی در انتخابات‌های داخلی تا این حد حساس هستیم به ساختار نظام حکمرانی‌مان بازمی‌گردد که دو ویژگی دارد. اول مبتنی بر مبانی اسلامی است و دوم وجهه مردمی انقلاب ماست.

جمهوری اسلامی به پایه‌های عقیدتی و پایه‌های مردمی خودش تا زمانی که جمهوری اسلامی است، نیازمند است. بنابراین موضوع مشارکت در انتخابات صرفاً نباید به شکل تکلیف گرایی باشد و بگوییم این چند نفر را به مردم معرفی می‌کنیم و اگر هم مورد پسند آنها نبود و مشارکت مثلا به ۳۰ درصد رسید این دیگر از تکلیف ما ساقط است.

راهبرد و مشی رهبر انقلاب در این سالها صحبت با مردم بوده تا آنها بتوانند بهترین مسیر را خودشان انتخاب کنند. همچنین امام خمینی(ره) انتخابات را یک حق برای مردم معرفی کردند. ما پیش از انقلاب اسلامی نیز انتخابات داشتیم اما چیزی به اسم انتخاب نداشتیم و همان‌هایی که از طرف حاکمیت معرفی می‌شدند، پیروز انتخابات بودند.

امروز در کشورهای پیشرفته دائما برای مطلوبیت حکمرانی در حال نظرسنجی هستند و درصدها و اعشاری از یک درصد را در طراحی‌های خود لحاظ می‌کنند. اگر ما این مسئله را مدنظر قرار دهیم من گمان می‌کنم که خیلی از اشتباهات را به راحتی مرتکب نخواهیم شد.

*اصلاح‌طلبان باید نسبت به مشی انتخاباتی خود تجدید نظر جدی کنند

 در دور اول حدود ۲۴۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم مشخص شده‌اند. با توجه به این شرایط آیا در این مدت شما بررسی کردید که ترکیب مجلس آینده چگونه خواهد بود؟

متکی: ما تقریباً در نشست‌های مختلف این فضا را رصد کردیم و ارزیابی‌های‌مان این است که تاکنون ترکیب متنوعی موفق به راه‌یابی به مجلس دوازدهم شده‌اند. براساس آماری که من دریافت کرده‌ام در دو نگاه سیاسی کلی در کشور اصلاح‌طلبان اگرچه در اغلب شهرهای بزرگ موفق به حضور در مجلس نشدند اما در کل کشور توانستند تعداد قابل توجهی از نمایندگان منتسب به خود را که اقلیت قابل اعتنایی می‌شود را راهی مجلس دوازدهم کنند.

البته اعتقاد من این است که اصلاح‌طلبان باید در ارتباط با مشی سیاسی و انتخاباتی خود تجدید نظر جدی کنند. به هر حال برای تمامی احزاب و جریانات سیاسی یک تکالیف وجود دارد و در هیچ کجای دنیا برای یک حزب سیاسی توجیه پذیر نیست که در انتخابات‌ها حضور نداشته باشد. بنابراین عدم حضور در انتخابات از سوی هیچ یک از جریان‌های سیاسی قابل قبول نیست. در هیچ کجای دنیا نمی‌بینید که یک حزب یا جریان سیاسی حضور خود در عرصه انتخابات را مشروط به پیروزی در انتخابات کرده باشد.

اما در کشور ما اینگونه نبود و اصلاح‌طلبان از مدتی قبل این ارزیابی را داشتند که قادر به آوردن مخاطبان خود پای صندوق‌های رای نیستند و به همین دلیل ترجیح دادند که هیچ فعالیتی در این عرصه نداشته باشند. البته بخشی از این جریان بر خلاف اکثر گروه‌های هم‌طیف خود عمل کرد و شاهد بودیم که به حدی که در شهرستان‌ها فعالیت داشت توانست موفقیت نسبی هم کسب کند.

*امکان بروز و ظهور سلیقه‌های مختلف در مجلس باید فراهم شود

در کنار اصلاح‌طلبان که معتقدید در مجلس آینده یک فراکسیون اقلیتی را شکل خواهند داد، وضعیت سایر جریان‌های سیاسی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

متکی: اکثریت مجلس از نیروهای ارزشی و اصولگرا انتخاب شدند. البته با سلایق و رویکردهای متفاوت که به اعتقاد من تعامل این دوستان و البته تعامل همه نمایندگان مجلس می‌تواند به موفقیت مجلس دوازدهم بینجامد.

مناسب‌ترین فرمول برای موفقیت مجلس آتی این است که ما بر روی اشتراکاتی که داریم متمرکز شویم. ما حتی با اصلاح‌طلبانی که در چارچوب این نظام فعایت می‌کنند اشتراکات فراوانی داریم و می‌توانیم با هم کار کنیم.

من در زمانی که ریاست خانه احزاب را بر عهده داشتم همواره بر این مسئله تاکید داشتم که هر سه فراکسیون اصولگرایان، اصلاح‌طلبان و مستقلین بر محور اشتراکات موجود اتفاق نظر داشته باشند و بر همین مبنا کارها را به پیش ببریم و در عین حال نیز به اختلافات نظرات یکدیگر هم احترام بگذاریم. همین رویه باید در مجلس آینده نیز حاکم شود. به هر حال تضارب آرا یک اصل جدایی‌ناپذیر در مجالس مختلف بوده و مجلس آینده نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین مدیریت مجلس حتماً یکی از تکالیفش این است که این امکان را برای تمامی سلیقه‌ها در مجلس فراهم کند تا ظرفیت‌های خود را برای پیشبرد بهتر امور بروز دهند.

*نحوه اداره جلسات مجلس نیازمند بازنگری‌ است

با توجه به مشکلات کشور و اینکه شما در ادوار گذشته مجلس نیز سابقه نمایندگی را داشتید، از دیدگاه شما مجلس دوازدهم بایدچه اولویت‌هایی را برای خود تعریف کند؟

متکی: برای پاسخ به این سوال ابتدا باید یک آسیب شناسی از روند حاکم بر مجالس گذشته داشته باشم. به اعتقاد من حداقل در ۵ دوره گذشته مجلس شورای اسلامی، تصویری از مجلس ترسیم شده که ما باید آن را مورد بازنگری قرار دهیم. یکی از این تصاویر ترسیم شده در حوزه اداره مجلس بوده است. اداره مجلس بر اساس دو مولفه مهمِ آیین نامه داخلی و مدیریت مجلس شکل می‌گیرد. آیین نامه داخلی مجلس متاسفانه در دوره‌های گذشته به سوی ریاست‌محور شدن اداره مجلس سوق پیدا کرده و این روند به گونه‌ای بوده که رؤسای سابق به دنبال اعمال نظر بیشتر برای خود بودند که در نهایت منجر به نوعی خودرأیی و تحمیل نظرات به نمایندگان می‌شود.

*رویه غلط حاکم بر اغلب کمیسیون‌های تخصصی مجلس

این مسئله باید مورد نظر قرار گیرد و در مجلس جدید با تدبیر نمایندگان تجدید نظری بر روی آن صورت گیرد. نمایندگان انتظار دارند که نظرات رئیس، برآیند نظرات آنها باشد و رئیس مجلس خود را نماینده‌تر قلمداد نکند و نمادی از نظرات مجلس به طور عام و در مواقع رای‌گیری بازتاب‌دهنده اکثریت مجلس باشد.

اشکال دوم در کارکرد مجلس، کارکرد کمیسیون‌های تخصصی مجلس است. اولین دغدغه نمایندگان عضو یک کمیسیون این است که چه طور رئیس یا عضو هیئت رئیسه کمیسیون شوند.

به هر حال پس از رایزنی‌ها و لابی‌های معمول یک نفر در یک اجلاسیه به عنوان رئیس کمیسیون انتخاب می‌شود اما متاسفانه در اغلب موارد شاهد هستیم که آن نماینده‌ای که در رقابت با فرد منتخب برای ریاست شکست خورده از فردای رای‌گیری تا اجلاسیه بعدی فکر و ذکر اصلی‌اش این است که نظر سایر اعضای کمیسیون را برای ریاست خودش در اجلاسیه سال آینده جلب کند.

اشکال این رویه این است که کمیسیون‌ها از کارویژه اصلی خود که نظارت مستمر و هوشمندانه بر مجموعه اجرایی مرتبط با کمیسیون مربوطه است، بازمی‌مانند. اگر کمیسیون تخصصی مجلس وظیفه نظارتی خود را انجام دهد بدون شک راندمان و بهره‌وری دستگاه‌های اجرایی در کشور نیز به شکل قابل توجهی بالا خواهد رفت.

حمایت از دولت لزوماً تأیید عملکرد وزارتخانه‌ها نیست و کمیسیون‌های تخصصی مجلس در جای مناسب خود باید از ظرفیت‌های قانونی از جمله سوال و استیضاح و تحقیق و تفحص برای بهبود عملکرد دستگاه‌های اجرایی استفاده کنند.

بنابراین اولین اولویت مجلس دوازدهم این است که با توجه به تاکیدات رهبر انقلاب بر ضرورت تحول در امور، ظرفیت‌های خود را معطوف به انجام تحولاتی در شیوه اداره مجلس کند.

* آمریکا به یک بازنگری جدی در موقعیت خود در منطقه نیاز دارد

 درباره آینده تحولات منطقه به ویژه جنگ غزه چه ارزیابی و تحلیلی دارید؟ با توجه به اینکه مقامات آمریکا بارها اعلام کرده‌اند که از حمله به شهر رفح حمایت نمی‌کنند آیا ممکن است رژیم صهیونیستی بدون توجه به این مسئله به شهر رفح هم حمله کند؟

متکی: من تصور می‌کنم که آمریکایی‌ها در ادامه سیاست‌های خود با دو علامت سوال جدی مواجه هستند. یکی سیاست‌های منطقه‌ای‌شان و دیگری مسئله غزه و اقدامات رژیم صهیونیستی. آمریکایی‌ها در دو سه دهه گذشته بسیار تلاش کردند تا با مطرح کردن بحث نظم نوین جهانی، خاورمیانه جدید و کمک به زایمان سخت برای خاورمیانه، موزاییک سیاسی منطقه غرب آسیا را آنطور که مطلوب‌شان هست فرش کنند اما آنچه که در عمل اتفاق افتاده حکایت از عدم توفیق آنها دارد؛  به طوری که امروز افکار عمومی در منطقه را به طور کامل از دست داده‌اند.  

یک روزی در منطقه ما بنگاه‌های نظرسنجی آمریکایی وقتی از مردم آسیای غربی درباره مقبولیت آمریکا نظرسنجی می‌کردند، نزدیک به ۸۰ درصد از قشر جوان تصریح داشتند که آمریکا الگو و بت آنها است. آن زمان فست فود آمریکایی، نحوه لباس پوشیدن آمریکایی و موسیقی آمریکایی و به طور کلی سبک زندگی آمریکایی حرف اول را در زندگی روزمره مردم منطقه ما می‌زد. اما این نگاه به آمریکا امروز ۱۸۰ درجه تغییر کرده و شرایطی را رقم زده که اکثریت مردم منطقه بویژه جوانان از سیاست‌های آمریکا ابراز نفرت و انزجار می‌کنند.  

بنابراین آمریکایی‌ها نیازمند یک بررسی هوشمندانه، عالمانه و عاقلانه نسبت به شرایط جدید هستند. یک وقتی سفارتخانه‌های آمریکا در برخی کشورهای منطقه یا حتی آفریقا دچار حادثه‌های امنیتی می‌شد. بعد آمریکایی‌ها بیانیه دادند که هرکس این تروریست‌ها را پیدا کند ما فلان قدر جایزه برای او می‌گذاریم.

همان زمان یکی از رؤسای جمهور ما در خطبه‌های نماز جمعه خطاب به آمریکای‌ها گفت که توصیه ما به دولت آمریکا این است که به جای تعیین جایزه برای معرفی تروریست‌ها، جایزه‌ای برای یک تیم محقق تعیین کند تا دلایل افزایش نفرت نسبت به آمریکا را پیدا کنند.  

الان آمریکایی‌ها در چنین وضعیتی قرار دارند. آنها در یک دوره‌ای به مصابه یک دایه،  منطقه را در اختیار خود داشتند اما امروز به هیولایی بدل شده‌اند که اگر چه با قدرت نظامی، سازمان‌های بین‌المللی و فشارهای سیاسی و اقتصادی کماکان این طفل را در بغل دارد اما این طفل دائما در حال گریه و بی‌قراری است. بنابراین آمریکا به یک بازنگری جدی در موقعیت خود در منطقه نیاز دارد.  

علاوه بر این در مسئله غزه، آمریکایی‌ها تقریبا تمامی حیثیت جهانی خود را به میدان آورده و سفرهای سراسیمه مقامات این کشور به سرزمین‌های اشغالی و پشتیبانی بی‌سابقه نظامی و تسلیحاتی از اسرائیل حکایت از این مسئله دارد. البته علت این حمایت بی حد و حصر از آن جهت است که غرب و به ویژه آمریکا، رژیم صهیونیستی را به عنوان سمبل زندگی و تمدن غرب معرفی کرده بود و فکر می‌کردند که این رژیم الگویی برای کشورهای عربی منطقه می‌شود.  

*طوفان الاقصی محاسبات نظامی امنیتی اسرائیل را برهم زد

اما کاری که محور مقاومت با مجاهدت‌ها و تلاش‌های شبانه روزی حاج قاسم انجام داد این بود که امروز مقاومت مردم غزه، حماس و جهاد اسلامی در برابر وحشی‌گری‌های رژیم صهیونیستی به سمبل جهان اسلام در دنیا بدل شده است. در حقیقت امروز این غزه و اسرائیل نیستند که صرفاً با هم در نبرد هستند بلکه شاهد نبرد دو نماد و مکتب در دنیا هستیم.

برای غرب، پیروزی نمادش در غزه حیاتی است و به همین دلیل است که با چنگ و دندان به دنبال پیروزی اسرائیل در این جنگ است اما در عین حال شرایط مطلوب آنها نیست.  استراتژی سنتی رژیم صهیونیستی همواره این طور بوده که اگر می‌خواستند هجمه علیه یک منطقه داشته باشند و یا اینکه پاسخ یک هجمه را بدهند، این پاسخ خشن، سریع، گسترده و مخرب بود که نمونه این اقدامات وحشیانه را ما در صبرا و شتیلا و کفر قاسم و روستای قانا به یاد داریم. ولی طوفان الاقصی محاسبات نظامی امنیتی رژیم صهیونیستی  را کاملا به هم زد و یک ظرفیتی تولید کرد که مقدرات منطقه را متحول کرد.  

بنابراین تصور من این است که اگر اسرائیلی‌ها از تبعات جنگ غزه درس نگرفته باشند این احتمال وجود دارد که ما طوفان الاقصی دومی را شاهد باشیم که این مسئله مجدداً معادلات منطقه را به هم  خواهد زد.  

منبع:تسنیم

انتهای پیام

کد خبر 18580

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =