کد خبر 16066
۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۵:۵۱

مرکز پژوهش‌های مجلس گزارش داد؛

تبدیل ایران به مرکز مبادلات انرژی منطقه با محوریت تجارت گاز

تبدیل ایران به مرکز مبادلات انرژی منطقه با محوریت تجارت گاز

مرکز پژوهش‌‎های مجلس در سلسله گزارش های مسائل راهبردی بخش انرژی در برنامه هفتم توسعه و تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات انرژی منطقه با محوریت تجارت گاز را بررسی کرد.

به گزارش نمایندگان، دفتر مطالعات انرژی، صنعت و معدن این مرکز در گزارشی با عنوان «مسائل راهبردی بخش انرژی در برنامه هفتم توسعه (۴): تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه با محوریت تجارت گاز» آورده است که نفت و گاز در صد سال اخیر از منابع اصلی تأمین تقاضای انرژی جهان بوده‌اند و پیش‌بینی‌ها نشان‌ می‌دهد به‌رغم توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، سوخت‌های فسیلی و به‌ویژه گاز، در دهه‌های پیش‌رو نیز نقشی جدی در تأمین انرژی مورد نیاز کشورها خواهند داشت. کشور ایران نیز به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین دارندگان منابع نفت و گاز در جهان، طی یک قرن گذشته برای کسب منافع اقتصادی و سیاسی به صادرات انرژی و به‌ویژه نفت خام پرداخته ‌است؛ اما تحولات دو دهه اخیر در ابعاد سیاسی و اقتصادی در جهان و به‌ویژه در حوزه انرژی، ایجاب می‌کند کشور برای استفاده حداکثری از منابع نفت و گاز خود ناظر به شرایط جدید جهانی، بازنگری‌هایی در نحوه حضور خود در بازار انرژی ترتیب دهد. پیشنهادی که بدین ‌منظور در این گزارش مطرح شده، تبدیل شدن ایران به مرکز مبادلات (هاب) انرژی منطقه است. این موضوع در بند «۱۰» سیاست‌های کلی برنامه هفتم توسعه نیز مورد تأکید قرار گرفته است: «فعال‌سازی مزیت‌های جغرافیایی-سیاسی و تبدیل جمهوری اسلامی ایران به مرکز مبادلات و خدمات تجاری، انرژی، ارتباطات و حمل‌ونقل با روان‌سازی مقررات و ایجاد و توسعه زیرساخت‌های لازم».

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس می‌افزاید که در اهمیت و ضرورت تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه، اولاً به کاهش اهمیت نفت و افزایش سهم گاز در سبد مصرف انرژی جهان می‌توان اشاره کرد. پیشتر ایران با صادرات نفت، علاوه‌بر کسب درآمد اقتصادی، به‌دنبال ایجاد تعادلی سیاسی-‌امنیتی در جهان برای توسعه خود بود. اما با روند کاهشی مصرف نفت اروپا، افزایش عرضه نفت (عمدتاً از منابع شیل) ایالات متحده و نیز پدیده تحریم، غرب به‌مرور نیازمندی خود به نفت کشورهای خاورمیانه و به‌خصوص ایران را کاهش داد و اهرم قدرت ایران در عرصه بین‌الملل تضعیف شد. دومین مورد از اهمیت راهبرد پیشنهادی هاب انرژی، استفاده از موقعیت جغرافیایی ایران است. جایگاه جغرافیایی کشور ایران و نیز قرارگیری بین کشورهای دارنده ذخایر بزرگ گاز و نفت و همچنین قرارگیری بین بازارهای بزرگ انرژی در شرق و غرب خود، امتیاز ویژه‌ای برای کشور محسوب ‌می‌شود که تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه به‌شکل مناسبی از این مزیت استفاده می‌کند. سومین اهمیت این راهبرد نیز، ایجاد درهم‌تنیدگی سیاسی-اقتصادی-امنیتی با کشورهای همسایه و ایجاد وابستگی متقابل بین ایران و این کشورها و درنتیجه، کاهش تحریم‌پذیری است. این موضوع در ناتوانی ایالات متحده در تحریم خرید گاز ایران ازسوی ترکیه و عراق در دو دور اخیر تحریم‌ها قابل مشاهده ‌است.

ازسوی دیگر و از منظر سلبی، تحولات اخیر عرصه بین‌الملل و به‌تبع آن تغییر معادلات انرژی در منطقه، امکان حذف ایران از معادلات انرژی منطقه را افزایش داده است. رویکرد ترکیه به‌منظور تبدیل شدن به هاب گازی بین اروپا و آسیا در همکاری راهبردی با روسیه، تلاش ترکمنستان برای صادرات گاز خود به مقصد پاکستان و هند و به مقصد اروپا و نگاه روسیه به بازارهای جنوب و جنوب غرب آسیا برای بازاریابی گاز مازاد صادراتی به اروپا، نمونه‌هایی از این امر هستند. لذا پیگیری راهبرد تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه در برهه زمانی کنونی و به‌ویژه در سال‌های اجرای برنامه هفتم توسعه از اهمیت ویژه برخوردار است.

گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس تصریح می‌کند که برای تبدیل شدن به هاب انرژی منطقه، ایران چهار ابزار در اختیار دارد که عبارتند از تجارت نفت، تجارت گاز طبیعی، تجارت فراورده‌های نفتی و تجارت برق. درمجموع با توجه به ایجاد وابستگی بالای سیاسی و اقتصادی، روند صعودی تقاضای گاز در دهه‌های پیش‌رو، حساسیت محل مصرف، قراردادهای بلندمدت و پتانسیل کم ارزش‌ افزوده، تجارت گاز مناسب‌ترین گزینه برای دیپلماسی انرژی و تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه به‌شمار می‌رود و سه مورد دیگر به‌عنوان مکمل این رویکرد باید مورد استفاده قرار گیرند لذا تبدیل شدن به هاب گازی منطقه نقشی محوری در راهبرد تبدیل ایران به هاب انرژی منطقه دارد و سطح اول راهبرد پیشنهادی این گزارش محسوب ‌می‌شود. کشور باید گاز مازاد کشورهای منطقه، ازجمله کشورهای روسیه و ترکمنستان، را خریداری و از طرف دیگر گاز وارد شده را به‌همراه بخشی از گاز تولیدی خود به کشورهای متقاضی گاز در منطقه صادر کند. بررسی پتانسیل‌های تجارت گاز در منطقه به‌ویژه پس از جنگ اوکراین نشان‌ می‌دهد ایران می‌تواند در میان ‌مدت پنج‎ساله به واردات حداقل ۳۰ میلیارد مترمکعب و صادرات حداقل ۶۰ میلیارد مترمکعب در سال دست یابد.

براساس این گزارش، تجارت نفت خام، فراورده و برق نیز در سطح بعدی راهبرد دیپلماسی انرژی ایران باید قرار گیرد. با توجه به زیرساخت‌های موجود در کشور، پیشنهاد می‌شود تجارت و سواپ ۳۰۰ هزار بشکه نفت خام یا فراورده‌های نفتی از کشورهای حاشیه خزر به‌ویژه روسیه و قزاقستان هدف‌گذاری شود. گفتنی است در حال حاضر و با توجه به زیرساخت بنادر و خطوط لوله موجود در شمال کشور، یکی از این دو گزینه (نفت خام و فراورده نفتی) قابل انجام است؛ بنابراین لازم است با توسعه زیرساخت‌های بنادر و خطوط لوله، فضا برای هر دو گزینه مهیا شود. در تجارت برق نیز رسیدن به حجم تجارت ۳۰ میلیارد کیلووات ساعتی، با توجه به کمبود برق در کشورهای اطراف ازجمله عراق و پاکستان و ظرفیت مازاد تولید برق روسیه و ترکمنستان و امکان انتقال آن از طریق ایران، می‌تواند جزو اهداف برنامه هفتم توسعه قرار گیرد.

گفتنی است تحقق راهبرد تبدیل شدن ایران به هاب انرژی منطقه نیازمند الزاماتی است که در این گزارش به سه سطح اصلی از الزامات آن، یعنی سطح سیاسی، سطح قانونی و سطح اجرایی، پرداخته شده‌ است. در سطح سیاسی که مهم‌ترین سطح الزامات است، پیشنهاد می‌شود برای پیگیری و اجرای راهبرد مذکور، «کمیته راهبری تجارت منطقه‌ای انرژی» (دولت) تشکیل و اختیار تصمیم‌گیری در مورد صادرات، واردات، سواپ و ترانزیت انرژی، ازجمله تعیین قیمت‌گذاری، به این کمیته محول شود. سطح دوم از الزامات ماهیت قانونی داشته و مربوط به اصلاح قوانین به‌منظور تسهیل تجارت انرژی و به‌ویژه تجارت گاز است، که عبارت است از کاهش زمان بازگشت سرمایه در توسعه میادین گازی از طریق تخصیص کل درآمد به شرکت توسعه‌دهنده میدان (دولت-وزارت نفت). در سطح سوم (سطح اجرایی) الزامات نیز بر توسعه پایانه‌ها و خطوط لوله انتقال نفت و فراورده‌های نفتی به‌ویژه از کشورهای آسیای مرکزی و تقویت زیرساخت‌های بانکرینگ باید تمرکز کرد.

انتهای پیام

کد خبر 16066

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =